خانم جوانی در سالن انتظار فرودگاهی بزرگ منتظر اعلام برای سوار شدن به هواپیما بود . باید ساعات زیادی رو برای سوار شدن به هواپیما سپری می کرد و تا پرواز هواپیما مدت زیادی مونده بود .

پس تصمیم گرفت یه کتاب بخره و با مطالعه این مدت رو بگذرونه .

(به ادامه مطلب بروید)


برچسب‌ها: برگشت ناپذیر , داستانک جالب , داستان جذاب , گذشت زمان ,

ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 28 فروردين 1391 | 8:21 | نویسنده : ایــزدمهــــــــــــــــر |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 36 صفحه بعد

.: Weblog Themes By VatanSkin :.